در تأیید وتأکید وتبعیت از دیدگاه حضرت امام (ره) ، که پیچیده ترین مباحث فقهی وکلامی جهان اسلام ، از زمان غیبت کبرای امام عصر (عج) را ، به این سادگی وشیوائی بیان فرمودند ، ضرورت دیده شد ، قبل از ورود به ماهیت بحث ، در خصوص سهل وآسان بودن و چگونگی درک وپذیرش اصل حاکمیت ولایت فقیه ، به این نکته توجه شود مبنی بر اینکه :
اصل حاکمیت ولایت فقیه ، درعصر غیبت امام معصوم (ع) در جامعه اسلامی ، وترجیح آن بر حاکمیت غیر ، امری است عقلی که ، ضرورت وملزومیت آن را، عقل به خوبی درک می کند ، وعقلاء نیز به استناد الزامات عقلی ، آن را می پذیرند ، لذا چیزی که برهان معتبر عقلی بر آن اقامه شود ، مطابق قاعده ملازمه عقل وشرع ودلایل نقلی که دراین باره وجود دارد ، بار شرعی پیدا می کند وبلتبع مورد تأیید شرع نیز خواهد بود .
توحید ، نبوت ، معاد ، عدل و امامت ، حلقه های بهم پیوسته زنجیر مستحکم و ناگسستنی جهان بینی توحیدی است که شالوده و سرچشمه سیال و زلال مکتب پر فروغ اسلام ناب محمدی را تشکیل می دهند .
ولایت فقیه در عصر غیبت ، نقطه جوش و اتصال حلقه های مقدس زنجیرة توحید است ، یا به تعبیری ، می توان گفت : نبوت ، معاد ، عدل و امامت ، میوه درخت توحید است و ولایت فقیه عادل ، در عصر غیبت امام معصوم (ع) هستة مرکزی این میوه مقدس و پرحلاوت است .
توسعه و پیشرفت زمانی ، معنی و مفهوم حقیقی و واقعی خود را پیدا می کند و برای رشد و نمو و کمال انسان مفید فایده است و زمانی به رنگ خدا و هم آهنگ با توحید در می آید که ، مبتنی بر حق و حقانیّت و عدل و عدالت باشد ، ودر یک خط توحیدی وبا یک بینش توحیدی خط وسیر داشته باشد ومدیریت گردد
.حق و عدالت همه جا یافت نمی شود ، حق و عدالت از صفات پسندیده و نشانه های برجسته اولیاء الله و عبادالرحمن و مؤمنین متقیان است ، که در پرتو نور حاکمیت حاکمان برگزیده از طرف خدا ویا حاکمان مأذون از جانب حق تعالی ، متبلّور ومتجلّی می شود.
ولایت فقیه که ، نایب بر حق ولی خدا و حجت خدا در زمین است ، مرکز تجمع و پرورش و تولید و انتشار حق و عدالت در زمین است .
پس در جامعه امروز ما ، توسعه و پیشرفتی مفید فایده است ، و برای رشد وتعالی انسان ، کارساز وموثر است ،که درسایه سار ولایت فقیه وحکومتی که ، ولایت فقیه ، محور حاکمیت آن قرار گرفته باشد ، تحصیل شده باشد ، قطعاً چنین توسعه وپیشرفتی که مبتنی بر حق وعدالت محوری است می تواند ، در کامیابی و شادابی انسان و رساندن او به کمال مطلوب کارگشا باشد
اینجانب معتقدم که ،در سیاست مدرنیته یا دنیا گرایانه امروزی ،که در ظاهر چند کشور غربی پرچمدار آن می باشند ، عدالت ، توسعه ، پیشرفت از جمله مکانیسم هایی هستند که ، بین حکومت ها و دولت ها و مردم ، کاربری مشترک دارد.
دولتمردان یا حکمرانان ، از این مکانیسم سه گانه ، برای سرشماری و خدمات خود و ارائة آمار و ارقام و تنظیم بیلان کارهای مختلف ، و قیاس و تطبیق ، با دولت های گذشته خودی و رقابت با دولت های بیگانه ، و تلاش برای جلب رضایت مردم و ارائة یک چهرة موفق و کارآمد از خود ، بهره برداری می کنند .
از جمله موارد استفادة دولت ها یا حکومت ها ، از این مکانیسم سه گانه ، عدالت و توسعه و پیشرفت ، در اقناع و ترغیب مردم ، برای پرداخت مطالبات و حقوق دولت ، مثل مالیات و عوارض می باشد .
بدین ترتیب که دولت ، خدمات رفاهی و عمرانی و امنیتی و انتظامی و غیره را که انجام داده ، احصاء نموده و با یک تبلیغات و تشریفات خاصی به اطلاع مردم می رساند ، و در مقابل از مردم می خواهد ، برای تشویق و دلگرمی دولت و توسعة و پیشرفت در زمینه های مختلف و ارائة خدمات بهتر ، در اسرع وقت ، نسبت به پرداخت حقوق و مطالبات دولت اقدام نمایند .
در مقابل ، مردم از این مکانیسم های سه گانة عدالت و توسعه و پیشرفت ، برای تحقیق و تفحصّ از دولت ها و ارزیابی عملکرد دولت ها ، در زمینه های مختلف و چگونگی اهتمام دولت ها در پرداخت حقوق مردم و تأمین مطالبات مردمی و پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی و به نقد و به چالش کشاندن خدمات دولت ، و اعلام رضایتمندی یا عدم رضایتمندی یا به تعبیری ارائة نمرة قبولی یا مردودی ، به دولت ها استفاده می کنند .
شاید چنین تصّور شود که ، چنین نگاهی به مقولة عدالت و توسعه و پیشرفت ، و ارائة آنها در قالب مکانیسم های سه گانه مار الذکر ، نگاهی نو و طرحی نوین و ایده آل باشد ، در حالی که اصلاً چنین تصّوری درست نیست و این نگاه ، متأسفانه یک نگاه صرفاً سیاسی و تبلیغاتی است ، که مختص به حکومت های غیردینی بوده که ، با سیاست ها و شعارهای غیراخلاقی ، مدیریت می شود ؛ و بهانه ودست آویزی است برای دولت ها ، تا با این بهانه و با این شگرد ، بودجه ها و اعتبارات عمومی را به نفع خود و کسان و خویشان خود مصادره نمایند .
در نظام ولایی و حکومت اسلامی که ، ولایت مطلقة فقیه محور حاکمیت است ، نگاهی که به این مکانیسم ها می شود ، کاملاً متفاوت و متمایز بوده و با یک نگاه صد درصد اسلامی و اخلاقی و ارزشی در قالب فرصت خدمتگذاری و خدمت رسانی به امت مسلمان ، به مقولة عدالت و توسعه و پیشرفت نگریسته می شود .
در نظام ولایی و حکومت اسلامی ، از این مکانیسم ها ، برای حکومت بر قلبها و تسخیر قلوب مؤمنین و هموار نمودن راه ، برای سعادتمندی و نیک بختی و عاقبت به خیری مردم و تأمین رفاه و آسایش و امنیت عمومی و برقراری نظم و انضباط اجتماعی و بهره مند نمودن مردم از یک اقتصاد سالم و روابط اجتماعی سالم و زمینه سازی برای تحقق بهداشت محیط و بهداشت فردی و اجتماعی سالم و داشتن محیط زیستی سالم ، نهایت استفاده به عمل می آید .
در نظام ولایی تلاش می شود که ، از مکانیسم های عدالت ، توسعه و پیشرفت ، برای تقسیم عادلانه ثروت ، قدرت و فرصت پیشرفت جهت برخوردار نمودن افراد ، از امکان ادامة تحصیلات تکمیلی و تهیة فضاهای آموزشی و پژوهشی و تحقیقاتی اعم از علمی و کاربردی و همچنین تهیة و تأمین امکانات ورزشی و فضای ورزشی و تفریحات سالم و سرگرمی های مشروع و امکان فعالیت های مجاز سیاسی ؛ با رعایت خط قرمزهای دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی و عزّت و اعتبار بین المللی بخشیدن به تک تک ایرانیان ، و بهره مند نمودن هر ایرانی ، از آزادی های مشروع و برقراری امنیّت در مرزها ، برای مردم اندیشمند و آزاد مرد ایران استفاده می شود .
در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، از این مکانیسم ها ، بعنوان فرصت خدمتگذاری و نوکری بلاقیدوشرط مردم استقبال می شود . و از این بابت تلاش می کنند که ، تمام انسان هایی که زیر پرچم حکومت اسلامی زندگی می کنند ، اعم از مسلمان و غیر مسلمان ، ولایت مدار و غیرولایت مدار ، مخالف و موافق ، به صورت یکسان و برابر ، از خدمات رفاهی دولت و حکومت بهره مند شوند .
لب مطلب اینکه ، فلسفه و چرایی و هدف مطلق و نهایی ، از تشکیل حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، هدایت و رساندن انسانها به کمال مطلوب و فراهم نمودن زمینه تحقق فلسفه و راز خلقت و آفرینش ، که همانا ، آبادانی دنیا و آخرت ، با از قوه به فعل درآوردن حدیث امام العارفین و صاحب ذوالفقار ، مبنی بر ، دنیا را مزرعه آخرت پنداشتن است .
بدیهی است که ، انسان خام و پرورش نیافته ای که ، راه مدرسه و مکتب را نپیموده و تحت تعلیم و تربیت و تزکیه قرار نگرفته و هنوز در ابتدای راه است ، قبل از آنی که ، دچار تحول و تغییر شود و از درون متحول گردد ، و در مسیر توسعه و پیشرفت قرار بگیرد ؛ نمی تواند در مدار کمال جهت صعود به مقام شهود و لقاء الله و دارالقرار قرار بگیرد و حجاب ها را کنار بزند .
با توجه به دو بعدی بودن انسان و پیچیدگی های این صنع عجیب و غریب ، که فقط از طرف صانع و پروردگارش ، قابل شناسایی و کشف می باشد ، در عصر حاضر ، تنها حکومتی که می تواند ، این موجود ناشناخته بنام انسان را ، به معنی اتَّم و اکمل ، و بدون عیب و نقص ، در ابعاد مختلف مادی و معنوی ، تحت سرپرستی و کنترل قرار دهد و تمام نیازمندیهای جسمی و روحی او را ، یعنی معاد و معاش انسان را ، به نحو مطلوب و بی نظیر در جهان ، تأمین نماید ، فقط حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه عادل است و لاغیر .
برای اینکه ، حاکمیت ولی فقیه عادل ، اقتباس شده از ولایت و حاکمیت خدا و معصومین علیهم السلام حکومت وولایت او در ادامه حکومت وولایت ائمه اطهار سلام الله علیهما اجمعین است و اذن حکومتی او ، از جانب خدا و معصومین (ع) صادر و ابلاغ شده است ، و در حقیقت ولایت فقیه ، مجری قوانین الهی است و قوانین الهی را فقط الهیون و ودربین الهیون ؛ او که از طرف خدا بعنوان حجت خدا در زمین و معلم انسانها تعیین شده می شناسند .
همان طوری که اشاره شد ، هیچ مرجع قانونگذاری و انسان شناسی در دنیا ، به غیر از خدا که خالق و آفریننده انسان است و ولی خدا که حجت خدا در زمین ، و تنها حاکم صالح مأذون ، از طرف خداست و مأموریت هدایت انسان ها به قلة کمال را ، به عهده دارد ، قادر به کشف و شناسایی انسان و تشخیص و تأمین نیازمندیهای او ، و تمیز خیر و صلاح او و هدایتش به صراط مستقیم نیست ، پس در عصر غیبت ، ولی فقیه ، که خلیفه و حجت خدا در زمین است و نایب ولی معصوم (ع) می باشد ، قادر به انجام این مأموریت الهی می باشد .
آنهایی که نظام ولایی و حاکمیت ولایت فقیه را ، آلترناتیو نظام سلطنتی می دانند ، کاملاً در اشتباه بوده ، چرا که ، نظام سلطنتی یک حکومت موروثی است که سرآغاز و سرسلسلة آن خاندان سلطنتی ، بدون خواست مردم و بدون مشورت و هماهنگی با آنها و با نادیده گرفتن حق انتخاب مردم ، از راه حیله و نیرنگ و تقلب و جعل و یا به وسیلة کودتا و کشتار مردم ، به کمک زر و زور و تزویر ، وبدون اینکه جایی برای خدا واحکام خدا ودین خدا ومردم خداجو ، در آئین وروش حکومتی شان وجود داشته باشد ، حکومت را به دست گرفته است .
ولی در نظام ولایی که ، یک حکومت دینی است و مشروعیت آن را از خدا و دین مبین اسلام گرفته ، این مردم هستند که ، بدنبال ولی فقیه عادل و جامع الشرایط می گردند ؛ تا او را برخود حاکم کنند ، .همچنانکه رهبری و ولایت جامعة اسلامی ، پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام ، به سراغ مقام معظم رهبری رفت و گریبان او را گرفت و در حالی که معظم له از این مسئولیت و از این جایگاه فرار می کرد ، مجلس خبرگان رهبری ، ولایت را بر او تحمیل کردند و ایشان هرگز خواهان چنین جایگاهی نبوده و تلاشی هم برای تحصیل آن انجام نداده است .
حاکمیت ولایت فقیه ، ولایت یا حاکمیت قدرت نیست ، بلکه مظهر حاکمیت قوانین الهی است ، و از قوانین الهی نیز ، چیزی به غیر از ، شفقت و رأفت و ملاطفت و مردم داری و حسن خلق و مهربانی ، تراوش نمی کند .
بنابراین حاکمیت ولایت فقیه در جامعه اسلامی در ادامه و استمرار حاکمیت اصل نبوت و امامت در دین مبین اسلام و از ارکان و اصول مذهب شیعه اثنی عشری است ، که در عصر غیبت امام معصوم (ع) بنا به مشیّت و خواست الهی تحقق می یابد .
مشیت و خواست الهی هم به بطور مطلق ، با فطرت جمیع انسانها منطبق و سازگار بوده و می باشد ، هر چند که ممکن است ، خواست و مشیت الهی ، مطابق با میل و درخواست بعضی از افراد ، که از مسیر فطرت خارج شده اند نباشد ، در اینصورت دیگر خواست اقلیت در مقابل مشیت الهی و خواست اکثریت مردم ، قابل توجه نیست ، هر چند که در کل ، و در اصل ، میشت و خواست الهی ، به خواست و تمایلات مردم هیچ ارتباطی ندارد ، و آنچه را خدا بخواهد و اراده کند ، بدون توجه به میل اقلیت و اکثریت ، همان خواهد شد ، همچنان که تغییرات جوی و نزول برف و باران ، بنا به اراده مطلق الهی و بدون مشورت با مردم و بدون توجه به خواست آنها صورت می گیرد .
محور بودن ولایت فقیه در حکومت اسلامی ، به مثابه محوریت امامت و ولایت امام معصوم (ع) می باشد و هم چنان که حضرت امام خمینی ، در کتاب ولایت فقیه ، خیلی صریح فرموده اند : ولایت فقیه از همان ولایتی برخوردار است که رسول مکرم اسلام (ص) و امام معصوم برخوردار است ..
حقیقت سـرایی اسـت آراسته هـوی و هـوس گرد برخاسته
نبینی که هرجا که برخاست گرد نبیند نظر گر چه بیناست مرد
اولین شرط تحقق محور بودن حاکمیت ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر امر ولایت ، حضور پررنگ مردم و نقش آفرینی آنها ، در عرصه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، نظامی ، مذهبی ، اخلاقی و غیره است .
محور بودن حاکمیت ولایت فقیه ، به معنی نفی مشارکت مردمی و نادیده گرفتن نقش اساسی مردم ، در ادارة حکومت و یا نافی دمکراسی نیست ، بلکه حاکمیت ولایت فقیه ، که در حقیقت ، همان حاکمیت امام و امت است ، مظهر حاکمیت دمکراسی دینی و پاسدار حاکمیت ارادة مردم می باشد .
جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی غبار را بنشان تا نظر توانی کرد
توسعه ، پیشرفت و عدالت ، از جمله شعارهای آرمانی جامعه بشری است ، که به لحاظ تنوع نامحدود و نامتناهی بودن راه و عدم حدود و ثغور آنها ، همچون تحصیل علم که پایانی ندارد ، انسان نیز نسبت به آن سیرایی نداشته و همواره با ولع خاصی به آن چشم دوخته و آن را دنبال می کند .
در طول تاریخ خلقت از آدم ابوالبشر (ع) تا به امروز ، دنیا ، جامعه ای را به خود ندیده که ، از نظر توسعه و پیشرفت و عدالت به نقطه پایانی و کمال مطلق رسیده باشد .
بنده معتقدم ، آنچه امروز رواج پیدا کرده و جهان را ، به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و توسعه نیافته ، تقسیم بندی نموده اند ، نوعی تقسیم بندی سیاسی و مصنوعی و یا به تعبیری خیالی است ؛ چرا که هر قسم از این تقسیم بندی ها ، بدون استثناء از موقعیت و جایگاه و شرایط فعلی خود ، ناراضی بوده و برای ارتقاء موقعیت و توسعه بیشتر و شکوفایی عدالت تلاش می کنند ، لذا تعبیر واقعی و درست این است که ، جهان را در حال توسعه و پیشرفت بدانیم . و اطلاق توسعه یافتگی مطلق ، به بعضی از کشورها ، که در چند زمینه ، مسیر بیشتری را طی نموده اند ، و یا توسعه نیافته ، تلقی نمودن بعضی از کشورها ، که مسیر کمتری را پیموده اند ، دور از عدالت و انصاف و بر خلاف واقعیت امر می باشد .
آری ، چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سؤال های اساسی و مهم در ایجاد دگرگونی و تحّول تکاملی جوامع بوده است ، معمولاً وقتی سخن از توسعه و پیشرفت می شود ، نوعی پیشرفت و توسعة همه جانبه به ذهن متبادر می شود .
اگر بخواهیم از توسعه و پیشرفت تعریفی داشته باشیم ، می توان گفت : توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهره مندی و رفاه و ارتقاء امنیت و آسایش عمومی و آزادی های مشروع و گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی معطوف به ارزش های اسلامی جامعه است ، که در سایه پیشرفت علم و تکنولوژی و هماهنگی علم و اخلاق و اخلاق و مذهب و مذهب و علم ، سیر تکاملی خود را طی نموده ، و با مهندسی اسلامی و رعایت عدل و انصاف ، به نحو شایسته ای ، مدیریت شده ، که با ارزش های دینی و ملی ، منافاتی ندارد و پاسخگوی نیازمندیهای مادی و معنوی ، و دربرگیرندة تمامی نیازهای جسمی و روحی انسان باشد و معاد و معاش انسان را نیز ، توأمان تحت پوشش قرار می دهد .
در پرتو تلالؤهای خورشید بی غروب ولایت فقیه و نورافشانی های آن که شعاعی فرا جغرافیایی دارد و در ذیل ظلّ لایزال قدسی ولایت است ، که می توان پیشرفت و توسعة مورد نیاز جوامع انسانی را ، بدواً هدفمند و سازنده و سپس تحقق یافتنی دانست .
توسعه و پیشرفت و عدالت محوری که در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، محقق می گردد ، با توسعه و پیشرفت مصطلح و رایج در دنیا بسیار متفاوت است ؛ چرا که حکومت اسلامی تحت حاکمیت ولایت فقیه مأموریت دارد ، توسعه و پیشرفت مسلمانان زیر مجموعة خود را، طوری محقق و شکوفا سازد که ، دنیا و آخرت آنها را دست خوش تحول و تغییر و رفاه و آسایش قرار دهد . در حالی که در حکومت های غیردینی ، فقط به آباد کردن دنیا و برجسته نمودن ابعاد دنیاگرایی و تأمین نیازهای حیوانی ، توجه می شود و تمامی توسعه و پیشرفت ها از نوع مادی و مختص به دنیا می باشد .
البته برادران و خواهران گرامی باید ، به قراعت های مختلفی که این روزها از پیشرفت و توسعه و عدالت ارائه می شود ، توجه کافی داشته باشند .
عدالت و توسعه و پیشرفت به سبک و سیاق الهیون و با پرهیز از قراعت به شیوه مادیون ، و دنیاگرایان ، از جمله مکانیسم هایی هستند که انسان می تواند ، به وسیله آنها مسیر خود را ، از پستی وبلندیها و ناهمواریهای زندگی ، به راه صاف و صراط مستقیم تغییر دهد و از بین جاده های پرزرق و برق و فریبا ، راه نجات و کمال وهدایت را ، انتخاب و از آن برای سیر وسلوک ، جهت نیل به همان هدف نهایی که ،کمال مطلق و ثمرة زندگی در سایه سار ولایت فقیه است ، بهره برداری لازم را بنماید.
پیشرفت و توسعه ، در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، به معنی عام و خاص آن ، باید توأم با عدالت باشد ، و عموم و خصوص آن ، با خط کش اسلام ناب محمدی کنترل و اندازه گیری شود ، اگر غیر از این باشد ، شعار فریبنده ایی بیش نیست ، که جز حقارت و پس روی و عقب نشینی چیزی در بر نخواهد داشت .
همان طوری که اشاره شد عدالت ، توسعه ، پیشرفت شعارهای بسیار زیبا و پرمحتوایی هستند که اگر شریعت محور نباشند و در پرتو رهنمودهای ولی فقیه زمان ، مهندسی و ساماندهی و هدایت نشوند و برای آبادانی دنیا و آخرت مردم کاربری نداشته باشند ، از جمله ابزار و مکانیسم هایی خواهند بود که ؛ جزء حیف و میل و اتلاف بیت المال و فریب مردم ، نتیجة دیگری نخواهد داشت .
متأسفانه گروهی ، پیشرفت را در بی حجابی و برهنگی زنان می بینند ، که به تعبیر شهید والامقام استاد مطهری ،ره، اگر این چیزها نشانه پیشرفت و تمدن است ، پس حیوانات از ما پیشرفته تر و متمدن تر هستند .
بعضی ها پیشرفت و توسعه را ، در آزادی مطلق جنسی و ترویج فساد و فحشاء و اختلاط بی حد و مرز زن و مرد می دانند ، که قباحت و زشتی این ایده و نظر ، در حدی است که ، بنظر می رسد ، قید آن در این نوشتار ، اهانت به قلم وکاغذ و بی احترامی به خوانندگان گرامی خواهد بود .
گروهی توسعه و پیشرفت را ، در بندگی و بردگی طاغوت و تقلید کورکورانه ، از اربابان زر و زور و تزویر ، که توسعه و پیشرفت علمی و عملی در چند پروسه دنیوی را ، وسیله ای برای تسخیر و استعمار و استثمار ملت ها و دولت ها قرار داده اند می دانند .
متأسفانه گروه دیگری توسعه و پیشرفت را ، در خدمت دنیا و نیازهای حیوانی انسان تعریف می کنند ، طوری که گویا انسان قرار نیست بمیرد و حیات پس از مرگ را که حیات ابدی و جاویدان است را تجربه کند .
بعضی ها ، عدالت را در برابری ومساوی بودن بی قید و شرط زن و مرد و یا اینکه ، هر فردی با هر ایده و نظر و با هر مذهب و مسلک ، و تفکر سیاسی بتواند ، در نظام مقدس جمهوری اسلامی ، برای تصّدی مشاغل حساس و کلیدی ، انتخاب شود و یا بتواند ، در انتخابات ها که به مناسبت های مختلف ، برگزار می شود ، بعنوان کاندیدای انتخاباتی ، خود را مطرح نماید .
در موقعیت حساس کنونی ، که انقلاب اسلامی ایران ، وارد دهة چهارم خود شده ، ودر سی وسه سال گذشته ، انقلاب اسلامی ایران ، علیرغم تهدیدات وتحریمات اعمال شده ، از جانب دشمنان قسم خورده نظام ، پیشرفتهای چشمگیر و قابل توجهی ، در کلیه زمینه ها داشته ، طوریکه ایران تحقیر شده دیروز ، ایرانی که زیر چکمه های ، مستشاران آمریکائی وانگلیسی وروسی ، کمر خم کرده بود ، واز نظر صنعتی وتکنولوژی ؛ عاجز وناتوان از ساخت آفتابه ولگن بوده ، در سایه سار حاکمیت ولایت مطلقه فقیه ، وبا محور قرار دادن احکام شریعت اسلام ناب محمدی (ص) ؛ و فصل الخطاب دانستن حدیث و راه وسکوت ولایت ، چنان توسعه وپیشرفتی پیدا کرده که ، در کلیه زمینه ها علمی وصنعتی وتکنو لوژی ونانو تکنولوژی وفن آوریهای مختلف از جمله ، فن آوری هسته ای وفضا هوا وسلول های بنیادی وشبیه سازی ، وخود کفا شدن در تمام امورات نظامی ؛ پا به پای چند کشور صنعتی دنیا ، رقابت میکند ودر بعضی مسائل از آنها نیز جلو زده است . زیر باران باید رفت ، چشم هارا باید شست و جور دیگر باید دید . تا این موقعیت وروند پیشرفت حفظ شود وسرعت بیشتری به خود بگیرد .
برادران وخواهران ولایتمدار ایرانی ! امروز که ولایت فقیه ، خود باختگی ایرانیان در زمان طاغوت را ، به خود باوری واعتماد به نفسِ غیر قابل وصف تبدیل نموده ، وبا عزت آفرینی ، واقتدار بخشی ، از تولد دوباره عقده حقارت وخود کم بینی درجامعه جلوگیری کرده است ؛ گفتمان وارداتی ولایت ستیز به اصطلاح اصلاح طلبی ، وجنبش ضد دینی وتوحید ستیز سبز وسران فتنه وحتمیان آنها که ؛ ماهیت دین ستیزی وضد انقلابی آنها ، برای همگان احراز شده است ، با حمایت های مادی و معنوی نظام کهنه و فرسوده لیبرال دمکراسی غرب ، و به سرکردگی شیطان بزرگ روباه پیر استعمار و سگ نگهبان آنها صهیونیسم های اشغالگر ، وبا بهره مندی از کمک های همه جانبة سکولاریسم جهانی و با دلگرمی از پشتیبانی های سلطنت طلبان و لائیک های شرق و غرب و همراهی و همیاری ناکثین و قاسطین و مارقین معاصر ؛ یا همان خواص مردود وبی بصیرت دنیا طلب ، به فکر احیاء نهضت پروتستانتیسم و قیام علیه گفتمان حاکمیت دینی و براندازی و سقوط حکومت اسلامی مبتنی بر امر ولایت مطلقه فقیه ، وایجاد موانع سنگین و به زعم وخیال خودشان ، موانع غیر قابل نفوذ وعبو ، در جلو قطار توسعه ویشرفت انقلاب اسلامی که به حول قوه الهی وهمت دانشمندان جوان ولایتمدار ؛ با سرعت مافوق نور در حال حرکت به جلو است ؛ افتاده اند ، تا جلو توسعه وپیشرفت نظام ولائی را بگیرند .
در چند سال اخیرکه ، این قطار توسعه وپیشرفت توأم با عدالت محوری ، با یک صبغة ولائی وپیام توحیدی وتفکر اصول گرائی ؛ با مدیریت و رهبری پیامبر گونه ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای مدظله العالی ؛ سرعت وشتاب بیشتری پیدا نموده است ؛ گروهک گمراه وفریب خورده مدعی اصلاح طلبی آمریکایی ، با تمام نیروهای زیر مجموعه خود ، که همگی از سربازان سیاه وموصاد می باشند ؛ از زمان آغاز به کار دولت نهم تا به امروز ، هرچه از دستشان بر آمده برای سرنگونی نظام ولائی وتضعیف ولایت فقیه وحذف آن ؛ از قانون اساسی ، وکم رنگ نمودن اسلامیت نظام ؛ وتحریف وجعل وتفسیر به رأیِ خطِ امام وگفتمانِ امام ، انجام داده اند ؛ که شما بزرگواران ، کاملاً از آن خبر دارید ، مخصوصا تحرکات مذبوحانه وخلاف شرع وخلاف قانون آنان ، پس از اتنخابات 22 خرداد ، که به رسوائی وفاش شدن ماهیت ضد دینی وضد انقلابی وضد امامی آنها گردید ؛ که پرداختن به آنها موجب اطاله کلام خواهد شد .
در چنین شرایطی ، شایسته و بایسته است ، برای جلوگیری از ورود هرگونه صدمه و آسیبی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ، و حفظ حکومت جمهوری اسلامی که از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ، حفظ جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است و فرموده اند : « اهمیت حفظ جمهوری اسلامی از اهمیت حفظ نماز هم بیشتر است » به توصیه ها و منشورات آن آیت حق به حق پیوسته ، که در فواید پشتیبانی از ولایت فقیه و محور حاکمیت قرار دادن ولایت فقیه و حفاظت از جمهوری اسلامی فرموده اند ، جامة عمل بپوشانیم تا در مرحله اول ، به مملکتمان و این نظام ولایی و مقدس آسیبی نرسد و در ثانی بتوانیم ، در سایه سار رهنمود های پیامبر گونه مقام معظم رهبری و تلالوهای خورشید بی غروب ولایت ، پلکان ترّقی در مسیر عدالت و پیشرفت و توسعه را ، یکی پس از دیگری طی کنیم و به سلامت ، قلة کمال و سعادتمندی را ظفرمندانه فتح و تصرف نمائیم .
عبارت بسیار شفاف و دقیقی که در صدر این نوشتار ، از حضرت امام ،ره، درباره سهل و آسان بودن فهم و درک جایگاه رفیع ولایت فقیه ذکر شد ، در چند سال اخیر چنان از طرف دشمنان قسم خورده ولایت فقیه در داخل و خارج از کشور ، از قوه به فعل درآمده و به آن ، جامه عمل پوشانده شده ، که گویا آنها از اولین کسانی بوده اند که ، به جایگاه واقعی ولایت فقیه و میزان وابستگی و دلدادگی ،ولایتمداران به این موهبت الهی معرفت پیدا نموده اند .
دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ، که در رأس آنها آمریکا و اسرائیل و انگلیس قرار دارند ، با همکاری نیروهای سرسپرده داخلی ، از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ، مطالعات و تحقیقات علمی و جاسوسی همه جانبه خود را ، در کالبد شکافی انقلاب اسلامی ، به منظور کشف راز بزرگ این انقلاب و رمز پیروزیهای پی درپی مردم انقلابی ایران و دسترسی به آن ، آغاز نمودند و چه هزینه های بسیار کلان و نجومی که ، در این راه بر ملتهای بیچاره ودربند خود تحمیل ننمودند .
بالاخره پس از 33 سال تحقیق و تفحص و مطالعه و کارهای کارشناسی و تحمل شکست های مفتصحانه و صرف هزینه های آن چنانی ، خیلی دقیق و زلال و مستند ؛ به آنچه می خواستند و تعقیب می کردند رسیدند .
آری ، این دشمنان زبون ، به هر قیمتی که بود ، راز و رمز سلسله پیروزیهای انقلاب اسلامی ایران و عامل ضعف و ناتوانی و شکست های متوالی خود و اوضاع و احوال رقت بارشان ، در برابر اراده فولادین ایرانیان غیرتمند را شناسایی و کشف نمودند .
دشمنان بزدل و توحید ستیز نظام مقدس جمهوری اسلامی ؛ بخوبی فهمیده اند که ، جایگاه ولایت فقیه ، برای امت مسلمان و ولایت مدار ایران اسلامی و میزان دلبستگی و وابستگی آنها به این خورشید بی غروب هدایت و سازندگی ؛ و همچنین ضرورت وجود این موهبت الهی در جامعه اسلامی ، به مثابه وجود شمس آسمان و تابش آفتاب بر گلهای آفتابگردان است .
به همین دلیل است که ، در چند سال اخیر ، تمام قد و با تمام قدرت و توان ، فقط در مقابل ولایت فقیه صف آرایی نموده و برای تضعیف و تخریب و حذف ولایت فقیه و خاموش نمودن این نور الهی در تلاش هستند و از شرق و غرب و جنوب و شمال و هوا و زمین به دولت ولایت مدار و مردم اندیشمند و عاشق ولایت فقیه هجوم آورده اند .
دشمنان ولایت فقیه ، بهتر از ما دوستداران و عاشقان ولایت ، فهمیده اند که ، پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران اسلامی وشکوفائی عدالت اجتماعی ، فقط در سایه حاکمیت ولایت فقیه ممکن است ولاغیر ؛ لذا با تمام توان وقدرت ، برای جدا نمودن مردم ، از این منبع فیاض و خیرات تلاش می کنند .
ترسی که امروز دشمنان ما از انرژی ولایی مردم و ولایت مداری و ولایت فقیه دارند ، نسبت به ترسی که ، از انرژی هسته ای و بم اتم دارند ، قابل قیاس نیست ، برای همین است که ، این روزها در مقابل انرژی هسته ای ، چراغ سبز نشان می دهند و می خواهند هسته ای بودن ایران را بپذیرند ، وبا آن کنار بیایند .
برادران وخواهران گرامی ! بدانید وآگاه باشید که ؛ استراتژی جدید دشمنان قسم خورده نظام ، این است که ، نه تنها ایران هسته ای را بپذیرند ، بلکه حمایت می کنند تا ایران در بحث هسته ای پیشرفت های خوبی داشته باشد .
چراکه به زعم وخیال باطل وشیطانی خود ، فکر می کنند ، با حمایت همه جانبه ، از جنبش دین ستیز موسوم به سبز ؛ و ولایت ستیزانی که این روزها ، طبق سناریوهای اسرائیلی وآمریکائی وانگلیسی ، برای خدا و قرآن ولایت در ایران ، خط و نشان کشیده اند ، بتوانند ولایت فقیه را ، از مردم و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بگیرند و نظام ولایی را سرنگون کنند و آن موقع است که ، می توانند ، دسترنج مهندسین ایرانی در جبهه انرژی هسته ای را کمال و تمام تصاحب وتصرف وبه نفع خود وبنام خود ضبط وثبت نمایند .
البته چنین اوهام و خیال بافی هایی ، که در حال بدمستی و دنیاپرستی ، در افکار دین ستیزان داخلی و خارجی خطور کرده ، ناشی از عدم شناخت آنها ، نسبت به ملت بزرگ ولایتمدار ایران اسلامی وعدم معرفت آنها ، نسبت به، غیرت و تعصّب و عشق توحیدی که ، در تک تک عاشقان ولایت وجود دارد می باشد ، که تابحال همین عامل عدم شناخت مردم ایران ، شکست های سنگینی را برای آنها رقم زده ولی باز هم متنبه نشده اند .
بدون تردید ، چنین توطئه ها وفتنه هائی ، فقط در پرتو نور ولایت فقیه ، خنثی وبلا اثر خواهد شد ، برای اینکه ، ولایت فقیه ، مشعل یقین و نور چراغ دین و حجت خدا در زمین است ، و اگر غیر از او حاکم بر جامعه اسلامی باشد ، و یا حاکمیت ولایت فقیه ، محور قرار نگیرد جامعه سراسر دچار ظلمت و تاریکی خواهد شد ، و در چنین جامعه ای توسعه و پیشرفت و عدالت بی معنی است ، و هرکس از آن دم بزند لاف و گزافی بیش نخواهد بود .
حضرت آیت االله مصباح یزدی ، مدظله العالی ، او که برای انقلاب اسلامی مطهری ثانی است ، می فرماید : ولایت فقیه ، محور حاکمیت اسلام و ضامن تحقق عدالت و پیشرفت جامعه است .
حضرت آیت الله نوری همدانی که از برجسته ترین ، مراجع تقلید جهان تشییع است ، در این زمینه می فرماید : ولایت فقیه ، محور حاکمیت اسلام است ، و عقب ماندگی مسلمانان در گذشته ، به دلیل تبدیل حکومت ولایی به سلطنتی بود .
معظم له ، حاکمیت غیردینی را سبب انحرافات سیاسی و اجتماعی و فقر فرهنگی در جامعه دانسته و فرموده اند : حکومت های استبدادی و سلطنتی و غیرولایی ، در طول تاریخ مانع رشد و تعالی جوامع اسلامی شدند و تنها راه نجات تمسّک به ولایت است .
آری ، باب ولایت فقیه ، تنها راه برون رفت از بحران های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و نظامی و اقتصادی ، و مفتاح توسعه و پیشرفت ، و بستر عدالت و رمز موفقیت و کلید قبولی دعاها و پناهگاهی ، در مقابل فتنه سازی و شبهه پراکنی ها ی دشمنان است .
بنابراین توسعة همه جانبه و عزّت و اقتدار و امنیّت پایدار ایران و ایرانی ، فقط در سایه سار ولایت فقیه و ولایت مداری مردم امکان پذیر است .
آنچه ما در خصوص تضمین پیشرفت و توسعه همه جانبه و عدالت محوری ، در سایه سار ولایت فقیه و با محور قرار دادن احکام الهی در مکتب اسلام ناب محمدی (ص) بیان نمودیم ، پیش گویی و پیش داوری وتبلیغ وکار سیاسی نیست ؛ بلکه با ملاحظه ومقایسه کارنامه سی وسه ساله انقلاب اسلامی ؛ با سی وسه سال مشابه در رژیم دست نشانده وسلطنتی منفور پهلوی ، چنین اطمینانی حاصل شده است .
البته ناگفته نماند ، که توسعه و پیشرفت و شکوفایی عدالت در تمامی زمینه ها ؛ با شعار بدست نمی آید ، تا زمانی که طبق رهنمودهای مقام عظمای ولایت و با جلب نظر کارشناسان علمی و خبره ، برنامه جامع و قابل اجرایی تهیه و ارائه نشود ، و بعنوان نقشه راه و چراغ راهنما در اختیار دولت گذاشته نشود ، آنچه انتظار است تحصیل نخواهد شد .
وقتی ملت بزرگ ایران در پرتو نیروی ایمان و ولایتمداری و اطاعت از ولایت ، موفق شدند ، رژیم ستم شاهی پهلوی را سرنگون و انقلاب اسلامی را خلق نمایند و در واقعة دفاع مقدس ، موفق شدند تمام ارتش های دنیا را شکست دهند ، و ایرانی که از ساخت آفتابه ولگن ، عاجز و ناتوان بود ، را به عضویت باشگاه هوا فضا در بیاورند ، که قصد تسخیر وسفر به فضا را دارد و در ماجرای سلولهای بنیادی ومسئله شبیه سازی ، به آن پیشرفتهای چشمگیر وبی سابقه علمی وعملی برساند و ایران را به یک قدرت مطلق هسته ای تبدیل نماید و از نظر تجهیزات وتسلیحات نظامی به تمام معنی خود کفائی کامل برساند ، چرا باید از ادامه راه و پیروزیهای بعدی تردید داشت ؟
در عصر معاصر ، فقط حکومت اسلامی ایران بوده ، که توانسته با محوریت ولایت فقیه ، به فعل ، خواستن وتوانستن ، معنی ومفهوم حقیقی ببخشد ، وان اشاء الله ایران اسلامی وایران ولائی، باز هم ، در سایه ولایت فقیه ، وباعزم واراده دینی ، وعشقی که از ولایت فقیه در سینه دارند ؛ ودر پرتو انرژی ولائی ،که از این عشق ناب وخدائی می گیرند ؛ در آینده هم خواهد توانست ، قلّة پیشرفت وتوسعه توأم با عدالت را به سلامت ودر کوتاه ترین فاصله زمانی فتح نماید
ولایت فقیه منادی حق و توحید است و نباید هیچ گاه در سخنان او و حقانیت کلامش شک و تردید در خود راه دهیم .
ولایت فقیه در راستای مأموریت توحیدی ، و تبلیغ و ترویج بینش توحیدی ، از طرف خداوند مکلف شده که ، حقایقی را به قلب پیروان خود القاء نماید و آنها را از پذیرش القاآت شیطانی بر حذر دارد .
ولایت فقیه عطیه ای از ناحیه خداوند سبحان به مسلمانان عصر غیبت ولی معصوم (ع) است تا در طول ولایت معصوم (ع) و با برخورداری از همان ولایت معصوم ، در ادامه و استمرار ولایت و هدایت ولایتمداران نقش آفرینی نماید .
امروز حق مطلب و حق جهاد در امر ولایت مداری ، برای محبین ولایت ، این است که ، ولی فقیه وقت را ، این دانشمند حکیم و فرهیخته و فقیه متأله ، فیلسوف و متکلم فرزانه و مفسّر کبیر قرآن و اسلام شناس بی نظیر و سیاستمدار مقتدر ، جانبازسرافراز و شهید زنده و مجاهد نستوه ، و ولی امر مسلمین جهان ، یعنی حضرت آیت الله العظمی امام سید علی خامنه ای ، مدظله العالی ، را متصف به تمام صفات پسندیده و متخلق به خلق عظیم و اخلاق الله بدانیم و ولایت او را در ادامة ولایت رسول الله و علی ولی الله و یازده ستارة درخشان دیگر از آسمان امامت و ولایت بدانیم ، و طوری از او اطاعت و تبعیت و پیروی کنیم که ، گفتار و سکوت ، کردارو رفتار ، فعل و ترک فعل ، ایماء و اشاره های او ، بلاقیدوشرط در تمام زمینه ها و در کلیة امورات دنیوی و اخروی حجت مطلق و فصل الخطاب مطلق باشد .
در خاتمه بر خود واجب میدانم که ؛ که به آنهائی که به دروغ ادعای پیروی از خط امام را دارند ولی عملاً و علناً در مقابل آن موضعی خصمانه گرفته اند تذکری جدی بدهم ، باشد که ان شاءالله متنبه شوند به راه امام برگردند ، واینقدر از نام امام وراه امام وگفتمان امام واعضای بیت بزرگوار امام سوء استفاده نکنند .
ولایت ورهبری حضرت آیت الله العظمی الامام سید علی خامنه ای ، مدظله العالی ، در طول تداوم و استمرار ولایت و رهبری حضرت امام خمینی ،ره، است و راه این دو بزرگوار یکی است ، بنابراین آنهایی که به ظاهر ، تابلو پیرو خط امام بودن را در دست دارند ، و ادای دلسوزان راه امام را در می آورند ، ولی از آن طرف ، در مقابل تنها ادامه دهنده راه امام و پاسدار و مصداق اتم گفتمان امام ، موضعی خصمانه گرفته اند ، شایسته است که از مرکب جهل و اضلال پایین بیایند ، و بدانند و آگاه باشند که تنها مرجع و تنها شخصیت و تنها فردی که می تواند تشخیص دهد ، چه کسی از راه امام بیراهه رفته و چه کسی در راه امام قرار دارد و ادامه دهنده راه امام است ، فقط و فقط آیت و حجت حق خامنه ای عزیز است و لاغیر.
چون راه امام ، راه اوست ، و امر هدایت هم بدست اوست ، معلوم است که تنها صاحب راه و راهنما بهتر می داند چه کسی در راه اوست و چه کسی در راه او نیست .
نظرات شما عزیزان: