ولایت فقیه ضامن عدالت و توسعه و پیشرفت در حکومت اسلامی

اَین عمار!!!درجستجوی عمار...

عاشقان شهادت،فداییان ولایت

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ اَین عمار!!!درجستجوی عمار... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

 در تأیید وتأکید وتبعیت از دیدگاه حضرت امام (ره) ، که پیچیده ترین مباحث فقهی وکلامی جهان اسلام ، از زمان غیبت کبرای امام عصر (عج) را ، به این سادگی وشیوائی بیان فرمودند ، ضرورت دیده شد ، قبل از ورود به ماهیت بحث ، در خصوص سهل وآسان بودن  و چگونگی درک وپذیرش اصل حاکمیت ولایت فقیه ، به این نکته توجه شود مبنی بر اینکه :

اصل حاکمیت ولایت فقیه ، درعصر غیبت امام معصوم (ع) در جامعه اسلامی ، وترجیح آن بر حاکمیت غیر ، امری است عقلی که ، ضرورت وملزومیت آن را، عقل به خوبی درک می کند ، وعقلاء نیز به استناد الزامات عقلی ، آن را می پذیرند ، لذا چیزی که برهان معتبر عقلی بر آن اقامه شود ، مطابق قاعده ملازمه عقل وشرع ودلایل نقلی که دراین باره وجود دارد ، بار شرعی پیدا می کند وبلتبع مورد تأیید شرع نیز خواهد بود . 
توحید ، نبوت ، معاد ، عدل و امامت ، حلقه های بهم پیوسته زنجیر مستحکم و ناگسستنی جهان بینی توحیدی است که شالوده و سرچشمه سیال و زلال مکتب پر فروغ اسلام ناب محمدی را تشکیل می دهند .
ولایت فقیه در عصر غیبت ، نقطه جوش و اتصال حلقه های مقدس زنجیرة توحید است ، یا به تعبیری ، می توان گفت : نبوت ، معاد ، عدل و امامت ، میوه درخت توحید است و ولایت فقیه عادل ، در عصر غیبت امام معصوم (ع) هستة مرکزی این میوه مقدس و پرحلاوت است .
توسعه و پیشرفت زمانی ، معنی و مفهوم حقیقی و واقعی خود را پیدا می کند و برای رشد و نمو و کمال انسان مفید فایده است و زمانی به رنگ خدا و هم آهنگ با توحید در می آید که ، مبتنی بر حق و حقانیّت و عدل و عدالت باشد ، ودر یک خط توحیدی وبا یک بینش توحیدی خط وسیر داشته باشد ومدیریت گردد
.حق و عدالت همه جا یافت نمی شود ، حق و عدالت از صفات پسندیده و نشانه های برجسته اولیاء الله و عبادالرحمن و مؤمنین متقیان است ، که در پرتو نور حاکمیت حاکمان برگزیده از طرف خدا ویا حاکمان مأذون از جانب  حق تعالی ، متبلّور ومتجلّی می شود.
ولایت فقیه که ، نایب بر حق ولی خدا و حجت خدا در زمین است ، مرکز تجمع و پرورش و تولید و انتشار حق و عدالت در زمین است .

http://www.up.mersad.org/uploads/13341597941.jpg

پس در جامعه امروز ما ، توسعه و پیشرفتی مفید فایده است ، و برای رشد وتعالی انسان ، کارساز وموثر است ،که درسایه سار ولایت فقیه وحکومتی که ، ولایت فقیه ، محور حاکمیت آن قرار گرفته باشد ، تحصیل شده باشد ، قطعاً چنین توسعه وپیشرفتی که مبتنی بر حق وعدالت محوری است می تواند ، در کامیابی و شادابی انسان و رساندن او به کمال مطلوب کارگشا باشد
اینجانب معتقدم که ،در سیاست مدرنیته یا دنیا گرایانه  امروزی ،که در ظاهر چند کشور غربی پرچمدار آن می باشند ، عدالت ، توسعه ، پیشرفت از جمله مکانیسم هایی هستند که ، بین حکومت ها و دولت ها و مردم ، کاربری مشترک دارد. 
دولتمردان یا حکمرانان ، از این مکانیسم سه گانه ، برای سرشماری و خدمات خود و ارائة آمار و ارقام و تنظیم بیلان کارهای مختلف ، و قیاس و تطبیق ، با دولت های گذشته خودی و رقابت با دولت های بیگانه ، و تلاش برای جلب رضایت مردم و ارائة یک چهرة موفق و کارآمد از خود ، بهره برداری می کنند .
از جمله موارد استفادة دولت ها یا حکومت ها ، از این مکانیسم سه گانه ، عدالت و توسعه و پیشرفت ، در اقناع و ترغیب مردم ، برای پرداخت مطالبات و حقوق دولت ، مثل مالیات و عوارض می باشد .
بدین ترتیب که دولت ، خدمات رفاهی و عمرانی و امنیتی و انتظامی و غیره را که انجام داده ، احصاء نموده و با یک تبلیغات و تشریفات خاصی  به اطلاع مردم می رساند ، و در مقابل از مردم می خواهد ، برای تشویق و دلگرمی دولت و توسعة و پیشرفت در زمینه های مختلف و ارائة خدمات بهتر ، در اسرع وقت ، نسبت به پرداخت حقوق و مطالبات دولت اقدام نمایند .
در مقابل ، مردم از این مکانیسم های سه گانة عدالت و توسعه و پیشرفت ، برای تحقیق و تفحصّ از دولت ها و ارزیابی عملکرد دولت ها  ، در زمینه های مختلف و چگونگی اهتمام دولت ها در پرداخت حقوق مردم و تأمین مطالبات مردمی و پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی  و به نقد و به چالش کشاندن خدمات دولت ، و اعلام رضایتمندی یا عدم رضایتمندی یا به تعبیری ارائة نمرة قبولی یا مردودی ، به دولت ها استفاده می کنند .
شاید چنین تصّور شود که ،  چنین نگاهی به مقولة عدالت و توسعه و پیشرفت ، و ارائة آنها در قالب مکانیسم های سه گانه مار الذکر ، نگاهی نو و طرحی نوین و ایده آل باشد ، در حالی که اصلاً چنین تصّوری درست نیست و این نگاه ، متأسفانه یک نگاه صرفاً سیاسی و تبلیغاتی است ، که مختص به حکومت های غیردینی بوده که ، با سیاست ها و شعارهای غیراخلاقی ، مدیریت می شود ؛ و  بهانه ودست آویزی است برای دولت ها  ، تا با این بهانه و با این شگرد ، بودجه ها و اعتبارات عمومی را به نفع خود و کسان و خویشان خود مصادره نمایند .
در نظام ولایی و حکومت اسلامی که ، ولایت مطلقة فقیه محور حاکمیت است ، نگاهی که  به این مکانیسم ها می شود ، کاملاً متفاوت و متمایز بوده و با یک نگاه صد درصد اسلامی و اخلاقی و ارزشی در قالب فرصت خدمتگذاری و خدمت رسانی به امت مسلمان ،  به مقولة عدالت و توسعه و پیشرفت نگریسته می شود .
در نظام ولایی و حکومت اسلامی ، از این مکانیسم ها ، برای حکومت بر قلبها و تسخیر قلوب مؤمنین و هموار نمودن راه ، برای سعادتمندی و نیک بختی و عاقبت به خیری مردم و تأمین رفاه و آسایش و امنیت عمومی و برقراری نظم و انضباط اجتماعی  و بهره مند نمودن مردم از یک اقتصاد سالم و روابط اجتماعی سالم و زمینه سازی برای تحقق بهداشت محیط و بهداشت فردی و اجتماعی سالم و  داشتن محیط زیستی سالم ، نهایت استفاده به عمل می آید .
در نظام ولایی تلاش می شود که ، از مکانیسم های عدالت ، توسعه و پیشرفت ، برای تقسیم عادلانه ثروت ، قدرت و فرصت پیشرفت جهت برخوردار نمودن افراد ، از امکان ادامة تحصیلات تکمیلی و تهیة فضاهای آموزشی و پژوهشی و تحقیقاتی اعم از علمی و کاربردی و همچنین تهیة و تأمین امکانات ورزشی و فضای ورزشی و تفریحات سالم و سرگرمی های مشروع و امکان فعالیت های مجاز سیاسی ؛ با رعایت خط قرمزهای دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی و  عزّت و اعتبار بین المللی بخشیدن به تک تک ایرانیان ، و بهره مند نمودن هر ایرانی ، از آزادی های مشروع و برقراری امنیّت در مرزها ، برای مردم اندیشمند و آزاد مرد ایران استفاده می شود .  
در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، از این مکانیسم ها ، بعنوان فرصت خدمتگذاری و نوکری  بلاقیدوشرط مردم استقبال می شود . و از این بابت تلاش می کنند که ، تمام انسان هایی که زیر پرچم حکومت اسلامی زندگی می کنند ، اعم از مسلمان و غیر مسلمان ، ولایت مدار و غیرولایت مدار ، مخالف و موافق ، به صورت یکسان و برابر ، از خدمات رفاهی دولت و حکومت بهره مند شوند .
لب مطلب اینکه ، فلسفه و چرایی و هدف مطلق و نهایی ، از تشکیل حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، هدایت و رساندن انسانها به کمال مطلوب و فراهم نمودن زمینه تحقق فلسفه و راز خلقت و آفرینش ، که همانا ، آبادانی دنیا و آخرت ، با از قوه به فعل درآوردن حدیث امام العارفین و صاحب ذوالفقار ، مبنی بر ، دنیا را مزرعه آخرت پنداشتن است .
بدیهی است که ، انسان خام و پرورش نیافته ای که ، راه مدرسه و مکتب را نپیموده و تحت تعلیم و تربیت و تزکیه قرار نگرفته و هنوز در ابتدای راه است ، قبل از آنی که ، دچار تحول و تغییر شود و از درون متحول گردد ، و در مسیر توسعه و پیشرفت قرار بگیرد ؛ نمی تواند در مدار کمال جهت صعود به مقام شهود و لقاء الله و دارالقرار قرار بگیرد و حجاب ها را کنار بزند .
با توجه به دو بعدی بودن انسان و پیچیدگی های این صنع عجیب و غریب ، که فقط از طرف صانع و پروردگارش ، قابل شناسایی و کشف می باشد ، در عصر حاضر ، تنها حکومتی که می تواند ، این موجود ناشناخته بنام انسان را ، به معنی اتَّم و اکمل ، و بدون عیب و نقص ، در ابعاد مختلف مادی و معنوی ، تحت سرپرستی و کنترل قرار دهد و تمام نیازمندیهای جسمی و روحی او را ، یعنی معاد و معاش انسان را ، به نحو مطلوب و بی نظیر در جهان ، تأمین نماید ، فقط حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه عادل است و لاغیر .
برای اینکه ، حاکمیت ولی فقیه عادل ، اقتباس شده از ولایت و حاکمیت خدا و معصومین علیهم السلام حکومت وولایت او در ادامه حکومت وولایت ائمه اطهار سلام الله علیهما اجمعین است و اذن حکومتی او ، از جانب خدا و معصومین (ع) صادر و ابلاغ شده است ، و در حقیقت ولایت فقیه ، مجری قوانین الهی است و قوانین الهی را فقط الهیون و ودربین الهیون ؛ او که از طرف خدا بعنوان حجت خدا در زمین و معلم انسانها تعیین شده می شناسند .
همان طوری که اشاره شد ، هیچ مرجع قانونگذاری و انسان شناسی در دنیا ، به غیر از خدا که خالق و آفریننده انسان است و ولی خدا که حجت خدا در زمین ، و تنها حاکم صالح مأذون ، از طرف خداست و مأموریت هدایت انسان ها به قلة کمال را ، به عهده دارد ،  قادر به کشف و شناسایی انسان و تشخیص و تأمین نیازمندیهای او ، و تمیز خیر و صلاح او  و هدایتش به صراط مستقیم نیست  ، پس در عصر غیبت ، ولی فقیه ، که خلیفه و حجت خدا در زمین است و نایب ولی  معصوم (ع) می باشد ، قادر به انجام این مأموریت الهی  می باشد .

http://www.up.mersad.org/uploads/13341597942.png

آنهایی که نظام ولایی و حاکمیت ولایت فقیه را ، آلترناتیو نظام سلطنتی می دانند ،  کاملاً در اشتباه بوده ، چرا که ، نظام سلطنتی یک حکومت موروثی است که سرآغاز و سرسلسلة آن خاندان سلطنتی ، بدون خواست مردم  و بدون مشورت و هماهنگی با آنها و با نادیده گرفتن حق انتخاب مردم ،  از راه  حیله و نیرنگ و تقلب و جعل و یا به وسیلة کودتا و کشتار مردم ، به کمک زر و زور و تزویر ، وبدون اینکه جایی برای خدا واحکام خدا ودین خدا ومردم خداجو ، در آئین وروش حکومتی شان وجود داشته باشد ، حکومت را به دست گرفته است .
ولی در نظام ولایی که ، یک حکومت دینی است و مشروعیت آن را از خدا  و دین مبین اسلام گرفته ،  این مردم هستند که ، بدنبال ولی فقیه عادل و جامع الشرایط می گردند ؛ تا او را برخود حاکم کنند ، .همچنانکه رهبری و ولایت جامعة اسلامی ، پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام ، به سراغ مقام معظم رهبری رفت و گریبان او را گرفت و در حالی که معظم له از این مسئولیت و از این جایگاه فرار می کرد ، مجلس خبرگان رهبری ، ولایت را بر او تحمیل کردند و ایشان هرگز خواهان چنین جایگاهی نبوده و تلاشی هم برای تحصیل آن انجام نداده است .
حاکمیت ولایت فقیه ، ولایت یا حاکمیت قدرت نیست ، بلکه مظهر حاکمیت قوانین الهی است ، و از قوانین الهی نیز ، چیزی به غیر از ، شفقت  و رأفت و ملاطفت و مردم داری و حسن خلق و مهربانی ، تراوش نمی کند . 
بنابراین حاکمیت ولایت فقیه در جامعه اسلامی در ادامه و استمرار حاکمیت اصل نبوت و امامت در دین مبین اسلام و از ارکان و اصول مذهب شیعه اثنی عشری است ، که در عصر غیبت امام معصوم (ع) بنا به مشیّت و خواست الهی تحقق می یابد .
مشیت و خواست الهی هم به بطور مطلق ، با فطرت جمیع انسانها منطبق و سازگار بوده و می باشد ، هر چند که ممکن است ، خواست و مشیت الهی ، مطابق با میل و درخواست بعضی از افراد ، که از مسیر فطرت خارج شده اند نباشد ، در اینصورت دیگر خواست اقلیت در مقابل مشیت الهی و خواست اکثریت مردم ، قابل توجه نیست ، هر چند که در کل ، و در اصل ، میشت و خواست الهی ، به خواست و تمایلات مردم هیچ ارتباطی ندارد ، و آنچه را خدا بخواهد و اراده کند ، بدون توجه به میل اقلیت و اکثریت ، همان خواهد شد ، همچنان که تغییرات جوی و نزول برف و باران ، بنا به اراده مطلق الهی و بدون مشورت با مردم و بدون توجه به خواست آنها صورت می گیرد .
محور بودن ولایت فقیه در حکومت اسلامی ، به مثابه محوریت امامت و ولایت امام معصوم (ع) می باشد و هم چنان که حضرت امام خمینی ، در کتاب ولایت فقیه ، خیلی صریح فرموده اند : ولایت فقیه از همان ولایتی برخوردار است که رسول مکرم اسلام (ص) و امام معصوم برخوردار است ..
حقیقت سـرایی اسـت  آراسته                  هـوی و هـوس گرد برخاسته
نبینی که هرجا که برخاست گرد                  نبیند نظر گر چه بیناست مرد
اولین شرط تحقق محور بودن حاکمیت ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر امر ولایت ، حضور پررنگ مردم و نقش آفرینی آنها ، در عرصه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، نظامی ، مذهبی ، اخلاقی و غیره است .
محور بودن حاکمیت ولایت فقیه ، به معنی نفی مشارکت مردمی و نادیده گرفتن نقش اساسی مردم ، در ادارة حکومت و یا نافی دمکراسی نیست ، بلکه حاکمیت ولایت فقیه ، که در حقیقت ، همان حاکمیت امام و امت است ، مظهر حاکمیت دمکراسی دینی و پاسدار حاکمیت ارادة مردم می باشد .
جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی                        غبار را بنشان تا نظر توانی کرد
توسعه ، پیشرفت و عدالت ، از جمله شعارهای آرمانی جامعه بشری است ، که به لحاظ تنوع نامحدود و نامتناهی بودن راه و عدم حدود و ثغور آنها ، همچون تحصیل علم که پایانی ندارد ، انسان نیز نسبت به آن سیرایی نداشته و همواره با ولع خاصی به آن چشم دوخته و آن را دنبال می کند .
در طول تاریخ خلقت از آدم ابوالبشر (ع) تا به امروز ، دنیا ، جامعه ای را به خود ندیده که ،  از نظر توسعه و پیشرفت و عدالت به نقطه پایانی و کمال مطلق رسیده باشد .
بنده معتقدم ، آنچه امروز رواج پیدا کرده و جهان را ، به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و توسعه نیافته ، تقسیم بندی نموده اند ، نوعی تقسیم بندی سیاسی و مصنوعی و یا به تعبیری خیالی است ؛ چرا که هر قسم از این تقسیم بندی ها ، بدون استثناء از موقعیت و جایگاه و شرایط فعلی خود ، ناراضی بوده و برای ارتقاء موقعیت و توسعه بیشتر و شکوفایی عدالت تلاش می کنند ، لذا تعبیر واقعی و درست این است که ، جهان را در حال توسعه و پیشرفت بدانیم . و اطلاق توسعه یافتگی مطلق ، به بعضی از کشورها ، که در چند زمینه ، مسیر بیشتری را طی نموده اند ، و یا توسعه نیافته ، تلقی نمودن بعضی از کشورها ، که مسیر کمتری را پیموده اند ،  دور از عدالت و انصاف و بر خلاف واقعیت امر می باشد .
آری ، چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سؤال های اساسی و مهم در ایجاد دگرگونی و تحّول تکاملی جوامع بوده است ، معمولاً وقتی سخن از توسعه و پیشرفت می شود ، نوعی پیشرفت و توسعة همه جانبه به ذهن متبادر می شود .
اگر بخواهیم از توسعه و پیشرفت تعریفی داشته باشیم ، می توان گفت : توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهره مندی و رفاه و ارتقاء امنیت و آسایش عمومی و آزادی های مشروع و گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی معطوف به ارزش های اسلامی جامعه است ، که در سایه پیشرفت علم و تکنولوژی و هماهنگی علم و اخلاق و اخلاق و مذهب و مذهب و علم ، سیر تکاملی خود را طی نموده ، و با مهندسی اسلامی و رعایت عدل و انصاف ، به نحو شایسته ای ، مدیریت شده ، که با ارزش های دینی و ملی ، منافاتی ندارد و پاسخگوی نیازمندیهای مادی و معنوی ، و دربرگیرندة تمامی نیازهای جسمی و روحی انسان باشد و معاد و معاش انسان را نیز ، توأمان تحت پوشش قرار می دهد . 
در پرتو تلالؤهای خورشید بی غروب ولایت فقیه و نورافشانی های آن که شعاعی فرا جغرافیایی دارد و در ذیل ظلّ لایزال قدسی ولایت است ، که می توان پیشرفت و توسعة مورد نیاز جوامع انسانی را ، بدواً هدفمند و سازنده و سپس تحقق یافتنی دانست . 
توسعه و پیشرفت و عدالت محوری که  در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، محقق می گردد ، با توسعه و پیشرفت مصطلح و رایج در دنیا بسیار متفاوت است ؛ چرا که حکومت اسلامی تحت حاکمیت ولایت فقیه مأموریت دارد ، توسعه و پیشرفت مسلمانان زیر مجموعة خود را، طوری محقق و شکوفا سازد که ، دنیا و آخرت آنها را دست خوش تحول و تغییر و رفاه و آسایش قرار دهد . در حالی که در حکومت های غیردینی ، فقط به آباد کردن دنیا و برجسته نمودن ابعاد دنیاگرایی و تأمین نیازهای حیوانی ، توجه می شود و تمامی توسعه و پیشرفت ها از نوع مادی و مختص به دنیا می باشد .
البته برادران و خواهران گرامی باید ، به قراعت های مختلفی که این روزها از پیشرفت و توسعه و عدالت ارائه می شود ، توجه کافی داشته باشند .
عدالت و توسعه و پیشرفت به سبک و سیاق الهیون و با پرهیز از قراعت به شیوه مادیون ، و دنیاگرایان ، از جمله مکانیسم هایی هستند که انسان می تواند ، به وسیله آنها مسیر خود را ، از پستی وبلندیها و ناهمواریهای زندگی ، به راه صاف و صراط مستقیم تغییر دهد و از بین جاده های پرزرق و برق و فریبا ، راه نجات و کمال وهدایت را ، انتخاب و از آن برای سیر وسلوک ، جهت نیل به همان هدف نهایی که ،کمال مطلق و ثمرة زندگی در سایه سار ولایت فقیه است ، بهره برداری لازم را بنماید.
پیشرفت و توسعه  ، در حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه ، به معنی عام و خاص آن ، باید توأم با عدالت باشد ، و عموم و خصوص  آن ، با خط کش اسلام ناب محمدی کنترل و اندازه گیری شود ، اگر غیر از این باشد ، شعار فریبنده ایی بیش نیست ، که جز حقارت و پس روی و عقب نشینی چیزی در بر نخواهد داشت .
همان طوری که اشاره شد عدالت ، توسعه ، پیشرفت  شعارهای بسیار زیبا و پرمحتوایی هستند که اگر شریعت محور نباشند و در پرتو رهنمودهای ولی فقیه زمان ،  مهندسی و ساماندهی و هدایت نشوند و برای آبادانی دنیا و آخرت مردم  کاربری نداشته باشند ، از جمله ابزار و مکانیسم هایی خواهند بود که ؛ جزء حیف و میل و اتلاف بیت المال و فریب مردم ،  نتیجة دیگری نخواهد داشت .
متأسفانه گروهی ، پیشرفت را در بی حجابی و برهنگی زنان می بینند ، که به تعبیر شهید والامقام استاد مطهری ،ره، اگر این چیزها نشانه پیشرفت و تمدن است ، پس حیوانات از ما پیشرفته تر و متمدن تر هستند .
بعضی ها پیشرفت و توسعه را ، در آزادی مطلق جنسی و ترویج فساد و فحشاء و اختلاط بی حد و مرز زن و مرد می دانند ، که قباحت و زشتی این ایده و نظر ، در حدی است که ، بنظر می رسد ، قید آن در این نوشتار ، اهانت به قلم وکاغذ و بی احترامی به خوانندگان گرامی خواهد بود . 
گروهی توسعه و پیشرفت را ، در بندگی و بردگی طاغوت و تقلید کورکورانه ، از اربابان زر و زور و تزویر ، که توسعه و پیشرفت علمی و عملی در چند پروسه دنیوی را ، وسیله ای برای تسخیر و استعمار و استثمار ملت ها و دولت ها قرار داده اند می دانند .
متأسفانه گروه دیگری توسعه و پیشرفت را ، در خدمت دنیا و نیازهای حیوانی انسان  تعریف می کنند ، طوری که گویا انسان قرار نیست بمیرد و حیات پس از مرگ را که حیات ابدی و جاویدان است را تجربه کند . 
بعضی ها ، عدالت را در برابری ومساوی بودن بی قید و شرط زن و مرد و یا اینکه ، هر فردی با هر ایده و نظر و با هر مذهب و مسلک ، و تفکر سیاسی بتواند ، در نظام مقدس جمهوری اسلامی ، برای تصّدی مشاغل حساس و کلیدی ، انتخاب شود و یا بتواند ، در انتخابات ها که به مناسبت های مختلف ، برگزار می شود ، بعنوان کاندیدای انتخاباتی ، خود را مطرح نماید .
در موقعیت حساس کنونی ، که انقلاب اسلامی ایران ، وارد دهة چهارم خود شده ، ودر سی وسه سال گذشته ، انقلاب اسلامی ایران ، علیرغم تهدیدات وتحریمات اعمال شده ، از جانب دشمنان قسم خورده نظام ، پیشرفتهای چشمگیر و قابل توجهی ، در کلیه زمینه ها داشته ، طوریکه ایران تحقیر شده دیروز ، ایرانی که زیر چکمه های ، مستشاران آمریکائی وانگلیسی وروسی ، کمر خم کرده بود ، واز نظر صنعتی وتکنولوژی ؛ عاجز وناتوان از ساخت آفتابه ولگن بوده ، در سایه سار حاکمیت ولایت مطلقه فقیه ، وبا محور قرار دادن احکام شریعت اسلام ناب محمدی (ص) ؛ و فصل الخطاب دانستن حدیث و راه وسکوت ولایت ، چنان توسعه وپیشرفتی پیدا کرده که ، در کلیه زمینه ها علمی وصنعتی وتکنو لوژی ونانو تکنولوژی وفن آوریهای مختلف از جمله ، فن آوری هسته ای وفضا هوا وسلول های بنیادی وشبیه سازی ، وخود کفا شدن در تمام امورات نظامی ؛ پا به پای چند کشور صنعتی دنیا ، رقابت میکند ودر بعضی مسائل از آنها نیز جلو زده است .  زیر باران باید رفت ،  چشم هارا باید شست و جور دیگر باید دید . تا این موقعیت وروند پیشرفت حفظ شود وسرعت بیشتری به خود بگیرد .
برادران وخواهران ولایتمدار ایرانی ! امروز که ولایت فقیه ، خود باختگی ایرانیان در زمان طاغوت را ، به خود باوری واعتماد به نفسِ غیر قابل وصف تبدیل نموده ، وبا عزت آفرینی ، واقتدار بخشی ، از تولد دوباره عقده حقارت وخود کم بینی  درجامعه جلوگیری کرده است ؛ گفتمان وارداتی ولایت ستیز به اصطلاح اصلاح طلبی ، وجنبش ضد دینی وتوحید ستیز سبز وسران فتنه وحتمیان آنها که ؛ ماهیت دین ستیزی وضد انقلابی آنها ، برای همگان احراز شده است ،  با حمایت های مادی و معنوی نظام کهنه و فرسوده لیبرال دمکراسی غرب ، و به سرکردگی شیطان بزرگ روباه پیر استعمار و سگ نگهبان آنها صهیونیسم های اشغالگر ، وبا بهره مندی از کمک های همه جانبة سکولاریسم جهانی و با دلگرمی از پشتیبانی های سلطنت طلبان و لائیک های شرق و غرب و همراهی و همیاری ناکثین و قاسطین و مارقین معاصر ؛ یا همان خواص مردود وبی بصیرت دنیا طلب ، به فکر احیاء نهضت پروتستانتیسم و قیام علیه گفتمان حاکمیت دینی و براندازی و سقوط حکومت اسلامی مبتنی بر امر ولایت مطلقه فقیه ، وایجاد موانع سنگین و به زعم وخیال خودشان ، موانع غیر قابل نفوذ وعبو ، در جلو قطار توسعه ویشرفت انقلاب اسلامی که به حول قوه الهی وهمت دانشمندان جوان ولایتمدار ؛ با سرعت مافوق نور در حال حرکت به جلو است ؛ افتاده اند ، تا جلو توسعه وپیشرفت نظام ولائی را بگیرند .
در چند سال اخیرکه ، این قطار توسعه وپیشرفت توأم با عدالت محوری ، با یک صبغة ولائی وپیام توحیدی وتفکر اصول گرائی ؛ با مدیریت و رهبری پیامبر گونه ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای  مدظله العالی ؛ سرعت وشتاب بیشتری پیدا نموده است ؛ گروهک گمراه وفریب خورده مدعی اصلاح طلبی آمریکایی ، با تمام نیروهای زیر مجموعه خود ، که همگی از سربازان سیاه وموصاد می باشند ؛ از زمان آغاز به کار دولت نهم تا به امروز ، هرچه از دستشان بر آمده برای سرنگونی نظام ولائی وتضعیف ولایت فقیه وحذف آن ؛ از قانون اساسی ، وکم رنگ نمودن اسلامیت نظام ؛ وتحریف وجعل وتفسیر به رأیِ خطِ امام وگفتمانِ امام ، انجام داده اند ؛ که شما بزرگواران ، کاملاً از آن خبر دارید ، مخصوصا تحرکات مذبوحانه وخلاف شرع وخلاف قانون آنان ، پس از اتنخابات 22 خرداد ، که به رسوائی وفاش شدن ماهیت ضد دینی وضد انقلابی وضد امامی آنها گردید ؛ که پرداختن به آنها موجب اطاله کلام خواهد شد .
در چنین شرایطی ، شایسته و بایسته است ، برای جلوگیری از ورود هرگونه صدمه و آسیبی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ، و حفظ حکومت جمهوری اسلامی که از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ، حفظ جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است و  فرموده اند : « اهمیت حفظ جمهوری اسلامی از اهمیت حفظ نماز هم بیشتر است » به توصیه ها و منشورات آن آیت حق به حق پیوسته ، که در فواید پشتیبانی از ولایت فقیه و محور حاکمیت قرار دادن ولایت فقیه و حفاظت از جمهوری اسلامی فرموده اند ، جامة عمل بپوشانیم تا در مرحله اول ، به مملکتمان و این نظام ولایی و مقدس آسیبی نرسد و در ثانی بتوانیم ، در سایه سار رهنمود های پیامبر گونه مقام معظم رهبری  و تلالوهای خورشید بی غروب ولایت ، پلکان ترّقی در مسیر عدالت و پیشرفت و توسعه را ، یکی پس از دیگری طی کنیم و به سلامت ، قلة کمال و سعادتمندی را ظفرمندانه فتح و تصرف نمائیم .
عبارت بسیار شفاف و دقیقی که در صدر این نوشتار ، از حضرت امام ،ره، درباره سهل و آسان بودن فهم و درک جایگاه رفیع ولایت فقیه ذکر شد ، در چند سال اخیر چنان از طرف دشمنان قسم خورده ولایت فقیه در داخل و خارج از کشور ، از قوه به فعل درآمده و به آن ، جامه عمل پوشانده شده ، که گویا آنها از اولین کسانی بوده اند که ، به جایگاه واقعی ولایت فقیه و میزان وابستگی و دلدادگی ،ولایتمداران به این موهبت الهی معرفت پیدا نموده اند .
دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ، که در رأس آنها آمریکا و اسرائیل و انگلیس قرار دارند ، با همکاری نیروهای سرسپرده داخلی ، از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ، مطالعات و تحقیقات علمی و جاسوسی همه جانبه خود را ، در کالبد شکافی انقلاب اسلامی ، به منظور کشف راز بزرگ این انقلاب و رمز پیروزیهای پی درپی مردم انقلابی ایران و دسترسی به آن ، آغاز نمودند و چه هزینه های بسیار کلان و نجومی که ، در این راه بر ملتهای  بیچاره ودربند خود تحمیل ننمودند .
بالاخره پس از 33 سال تحقیق و تفحص و مطالعه و کارهای کارشناسی و تحمل شکست های مفتصحانه و صرف هزینه های آن چنانی ، خیلی دقیق و زلال و مستند ؛ به آنچه می خواستند و تعقیب می کردند رسیدند .
آری ، این دشمنان زبون ، به هر قیمتی که بود ، راز و رمز سلسله پیروزیهای انقلاب اسلامی ایران و عامل ضعف و ناتوانی و شکست های متوالی خود و اوضاع و احوال رقت بارشان ، در برابر اراده  فولادین ایرانیان غیرتمند را شناسایی و کشف نمودند .
دشمنان بزدل و توحید ستیز نظام مقدس جمهوری اسلامی ؛ بخوبی فهمیده اند که ، جایگاه ولایت فقیه ، برای امت مسلمان و ولایت مدار ایران اسلامی و میزان دلبستگی و وابستگی آنها به این خورشید بی غروب هدایت و سازندگی ؛ و همچنین ضرورت وجود این موهبت الهی در جامعه اسلامی ، به مثابه وجود شمس آسمان و تابش آفتاب بر گلهای آفتابگردان است .
به همین دلیل است که ، در چند سال اخیر ، تمام قد و با تمام قدرت و توان ، فقط در مقابل ولایت فقیه صف آرایی نموده و برای تضعیف و تخریب و حذف ولایت فقیه و خاموش نمودن این نور الهی در تلاش هستند و از شرق و غرب و جنوب و شمال و هوا و زمین به دولت ولایت مدار و مردم اندیشمند و عاشق ولایت فقیه هجوم آورده اند .
دشمنان ولایت فقیه ، بهتر از ما دوستداران و عاشقان ولایت ، فهمیده اند که ، پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران اسلامی وشکوفائی عدالت اجتماعی ، فقط در سایه حاکمیت ولایت فقیه ممکن است ولاغیر ؛ لذا با تمام توان وقدرت ، برای جدا نمودن مردم ،  از این منبع فیاض و خیرات تلاش می کنند  .
ترسی که امروز دشمنان ما از انرژی ولایی مردم و ولایت مداری و ولایت فقیه دارند ،  نسبت به ترسی که ، از انرژی هسته ای و بم اتم دارند ، قابل قیاس نیست ، برای همین است که ، این روزها در مقابل انرژی هسته ای ، چراغ سبز نشان می دهند و می خواهند هسته ای بودن ایران را بپذیرند ، وبا آن کنار بیایند .
برادران وخواهران گرامی ! بدانید وآگاه باشید که ؛ استراتژی جدید دشمنان قسم خورده نظام ، این است که ، نه تنها ایران هسته ای را بپذیرند ، بلکه حمایت می کنند تا ایران در بحث  هسته ای  پیشرفت های خوبی داشته باشد .
چراکه به زعم وخیال باطل وشیطانی خود ، فکر می کنند ، با حمایت همه جانبه ، از جنبش دین ستیز موسوم به سبز ؛ و ولایت ستیزانی که این روزها ، طبق سناریوهای اسرائیلی وآمریکائی وانگلیسی ، برای خدا و قرآن ولایت در ایران ، خط و نشان کشیده اند ، بتوانند ولایت فقیه را ، از مردم و قانون اساسی  جمهوری اسلامی ایران بگیرند و نظام ولایی را سرنگون کنند و آن موقع است که ، می توانند ، دسترنج مهندسین ایرانی در جبهه انرژی هسته ای را کمال  و تمام تصاحب وتصرف وبه نفع خود وبنام خود ضبط وثبت نمایند .
البته چنین اوهام و خیال بافی هایی ، که در حال بدمستی و دنیاپرستی ، در افکار دین ستیزان داخلی و خارجی خطور کرده ، ناشی از عدم شناخت آنها ، نسبت به ملت بزرگ ولایتمدار ایران اسلامی وعدم معرفت آنها ، نسبت به، غیرت و تعصّب و عشق توحیدی که ، در تک تک عاشقان ولایت وجود دارد می باشد ، که تابحال همین عامل عدم شناخت مردم ایران ، شکست های سنگینی را برای آنها رقم زده ولی باز هم متنبه نشده اند .
بدون تردید ، چنین توطئه ها وفتنه هائی ، فقط در پرتو نور ولایت فقیه ، خنثی وبلا اثر خواهد شد ، برای اینکه ، ولایت فقیه ، مشعل یقین و نور چراغ دین و حجت خدا در زمین است ، و اگر غیر از او حاکم بر جامعه اسلامی باشد ، و یا حاکمیت ولایت فقیه ، محور قرار نگیرد جامعه سراسر دچار ظلمت و تاریکی خواهد شد ، و در چنین جامعه ای توسعه و پیشرفت و عدالت بی معنی است ، و هرکس از آن دم بزند لاف و گزافی بیش نخواهد بود .
حضرت آیت االله مصباح یزدی ، مدظله العالی ، او که برای انقلاب اسلامی مطهری ثانی است  ، می فرماید : ولایت فقیه ، محور حاکمیت اسلام و ضامن تحقق عدالت و پیشرفت جامعه است .
حضرت آیت الله نوری همدانی که از برجسته ترین ، مراجع تقلید جهان تشییع است ، در این زمینه می فرماید : ولایت فقیه ، محور حاکمیت اسلام است ، و عقب ماندگی مسلمانان در گذشته ، به دلیل تبدیل حکومت ولایی به سلطنتی بود .

http://www.up.mersad.org/uploads/13341597943.jpg

معظم له ، حاکمیت غیردینی را سبب انحرافات سیاسی و اجتماعی و فقر فرهنگی در جامعه دانسته و فرموده اند : حکومت های استبدادی و سلطنتی و غیرولایی ، در طول تاریخ مانع رشد و تعالی جوامع اسلامی شدند و تنها راه نجات تمسّک به ولایت است .
آری ، باب ولایت فقیه ، تنها راه برون رفت از بحران های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و نظامی و اقتصادی ، و مفتاح توسعه و پیشرفت ، و بستر عدالت و رمز موفقیت و کلید قبولی دعاها و پناهگاهی ، در مقابل فتنه سازی و شبهه پراکنی ها ی دشمنان است .
بنابراین توسعة همه جانبه و عزّت و اقتدار و امنیّت پایدار ایران و ایرانی ، فقط در سایه سار ولایت فقیه و ولایت مداری مردم امکان پذیر است .
آنچه ما در خصوص تضمین پیشرفت و توسعه همه جانبه و عدالت محوری ، در سایه سار ولایت فقیه و با محور قرار دادن احکام الهی در مکتب اسلام ناب محمدی (ص) بیان نمودیم ، پیش گویی و پیش داوری وتبلیغ وکار سیاسی نیست ؛ بلکه با ملاحظه ومقایسه کارنامه سی وسه ساله انقلاب اسلامی ؛ با سی وسه سال مشابه در رژیم دست نشانده وسلطنتی منفور پهلوی ، چنین اطمینانی حاصل شده است .
البته ناگفته نماند ، که توسعه و پیشرفت و شکوفایی عدالت در تمامی زمینه ها ؛ با شعار بدست نمی آید ، تا زمانی که طبق رهنمودهای مقام عظمای ولایت و با جلب نظر کارشناسان علمی و خبره ، برنامه جامع و قابل اجرایی تهیه و ارائه نشود ، و بعنوان نقشه راه و چراغ راهنما در اختیار دولت گذاشته نشود ، آنچه انتظار است تحصیل نخواهد شد .
وقتی ملت بزرگ ایران در پرتو نیروی ایمان و ولایتمداری و اطاعت از ولایت ، موفق شدند ، رژیم ستم شاهی پهلوی را سرنگون و انقلاب اسلامی را خلق نمایند و در واقعة دفاع مقدس ، موفق شدند تمام ارتش های دنیا را شکست دهند ، و ایرانی که از ساخت آفتابه ولگن ، عاجز و ناتوان بود ، را به عضویت باشگاه هوا فضا در بیاورند ، که قصد تسخیر وسفر به فضا را دارد و در ماجرای سلولهای بنیادی ومسئله شبیه سازی ، به آن پیشرفتهای چشمگیر وبی سابقه علمی وعملی برساند و ایران را به یک قدرت مطلق هسته ای تبدیل نماید و از نظر تجهیزات وتسلیحات نظامی به تمام معنی خود کفائی کامل برساند ، چرا باید از ادامه راه و پیروزیهای بعدی تردید داشت ؟
در عصر معاصر ، فقط حکومت اسلامی ایران بوده ، که توانسته با محوریت ولایت فقیه ، به فعل ، خواستن وتوانستن ، معنی ومفهوم حقیقی ببخشد ، وان اشاء الله ایران اسلامی وایران ولائی، باز هم ، در سایه ولایت فقیه ، وباعزم واراده دینی ، وعشقی که از ولایت فقیه در سینه دارند ؛ ودر پرتو انرژی ولائی ،که از این عشق ناب وخدائی می گیرند ؛ در آینده هم خواهد توانست ، قلّة پیشرفت وتوسعه توأم با عدالت را به سلامت ودر کوتاه ترین فاصله زمانی فتح نماید
ولایت فقیه منادی حق و توحید است و نباید هیچ گاه در سخنان او و حقانیت کلامش شک و تردید در خود راه دهیم .
ولایت فقیه در راستای مأموریت توحیدی ، و تبلیغ و ترویج بینش توحیدی ، از طرف خداوند مکلف شده که ، حقایقی را به قلب پیروان خود القاء نماید و آنها را از پذیرش القاآت شیطانی بر حذر دارد .
ولایت فقیه عطیه ای از ناحیه خداوند سبحان به مسلمانان عصر غیبت ولی معصوم (ع) است تا در طول ولایت معصوم (ع) و با برخورداری از همان ولایت معصوم ، در ادامه و استمرار ولایت و هدایت ولایتمداران نقش آفرینی نماید .
امروز حق مطلب و حق جهاد در امر ولایت مداری ،  برای محبین ولایت ، این است که ، ولی فقیه وقت را ، این دانشمند حکیم و فرهیخته و فقیه متأله ، فیلسوف و متکلم فرزانه و مفسّر کبیر قرآن و اسلام شناس بی نظیر و سیاستمدار مقتدر ، جانبازسرافراز و شهید زنده و مجاهد نستوه ، و ولی امر مسلمین جهان ، یعنی حضرت آیت الله العظمی امام سید علی خامنه ای ، مدظله العالی ، را متصف به تمام صفات پسندیده و متخلق به خلق عظیم  و اخلاق الله  بدانیم و ولایت او را در ادامة ولایت رسول الله و علی ولی الله و یازده ستارة درخشان دیگر از آسمان امامت و ولایت بدانیم ، و طوری از او اطاعت و تبعیت و پیروی کنیم که ، گفتار و سکوت ، کردارو رفتار ، فعل و ترک فعل ، ایماء و اشاره های او ، بلاقیدوشرط در تمام زمینه ها و در کلیة  امورات دنیوی و اخروی حجت مطلق و فصل الخطاب مطلق باشد .
در خاتمه بر خود واجب میدانم که ؛ که به آنهائی که به دروغ ادعای پیروی از خط امام را دارند ولی عملاً و علناً در مقابل آن موضعی خصمانه گرفته اند تذکری جدی بدهم ، باشد که ان شاءالله متنبه شوند به راه امام برگردند ، واینقدر از نام امام وراه امام وگفتمان امام واعضای بیت بزرگوار امام سوء استفاده نکنند .
ولایت ورهبری حضرت آیت الله العظمی الامام سید علی خامنه ای ، مدظله العالی ، در طول تداوم و استمرار ولایت و رهبری حضرت امام خمینی ،ره، است و راه این دو بزرگوار یکی است ، بنابراین آنهایی که به ظاهر ، تابلو پیرو خط امام بودن را در دست دارند ، و ادای دلسوزان راه امام را در می آورند ، ولی از آن طرف ، در مقابل تنها ادامه دهنده راه امام و پاسدار و مصداق اتم گفتمان امام ، موضعی خصمانه گرفته اند ، شایسته است که از مرکب جهل و اضلال پایین بیایند ، و بدانند و آگاه باشند که تنها مرجع و تنها شخصیت و تنها فردی که می تواند تشخیص دهد ، چه کسی  از راه امام بیراهه رفته  و چه کسی در راه امام قرار دارد و ادامه دهنده راه امام است ، فقط و فقط آیت و حجت حق خامنه ای عزیز است و لاغیر.
چون راه امام ، راه اوست ، و امر هدایت هم بدست اوست ، معلوم است که تنها صاحب راه و راهنما بهتر می داند چه کسی در راه اوست و چه کسی در راه او نیست .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,

] [ 18:38 ] [ رضااحسانی ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه